دیداری دوباره

اول از همه به افتخار مهدیس خودم که هنوز یخش وا نشده.بعد از اونم به خاطر بوسی که گذاشت رو لپ عاشق خودش.واقعا برام لذت بخش بود تو اون جای به این بزرگی کلا من و مهدیسمو و یه اقایی که تقریبا خواب بود(خخخخخخخخخ) تو بغل هم داشتیم گل میگفتیمو گل میشنفدیم و کلی هم خندیدیم.خییییییییییییلی دوست دارم گلم.اصلا عاشقتم.بووووووووووووووووس.چقدر بوست کردمااااااااااااااا.خخخخخخخخخ.امارش از دستم در رفته ولی خیلی خوب بود.دوس دارم همین الان دوباره پیشم باشی و بیای تو بغلم و منم برات کم نذارم.راستی اون عکستم تا ابد تو ذهنم میمونه(خخخخخخخخ).گلم خسته شدی این متنو خوندی نه؟؟؟ پس دیگه یه بووووووس ناز به افتخار اکسیژن خودم که مایه ی حیاتمه.خدافس